رفیقی داشتم که می گفت « اینجا _ جزیره مجنون _ جای دیوانه هاست دیوانه هایی که عاشقند عاشقانی که می خواهد از راه میانبر به خدا برسند .

تابستان سال 1365 بود و ما با این رفیق راه ، راه را گم کرده بودم . کجا؟ در جزیره مجنون وقتی که از خط بر می گشتیم .

 پرسیدم : اخوی، ما راه گم کرده ایم. سه راه همت کدام طرف است ؟  دو کلمه بیشتر نگفت مستقیم برو ، می رسی به همت.

همین دو کلمه مختصر را با رفیق راهم _ جلیل شرفی_ عقب و جلو کردیم و سه معنی ژرف از آن بیرون کشیدیم اول اینکه ، راه رسیدن به همت راه مستقیم است .

دوم این که رسیدن به راه مستقیم ، همت می خواهد .

سوم این که راه همت ، راه مستقیم است و راه مستقیم راه همت . 

تمام این جملات به یک نتیجه و مقصد می رسید یک ماه بعد همان جا ، از جزیره مجنون ، رفیق راهم _ جلیل شرفی_ رفت پیش حاج همت و آسمانی شد .

 

سخنان آقا در مورد این کتاب :

 درباره نگارش این کتاب آن چه نوشتم کم است لطف این نگارش بیش از این هاست مقدمه کتاب یک غزل به تمام معنی است.

 

خاطرات علی خوش لفظ

نویسنده : حمید حسام

 

موضوعات: کتاب خوانی نوروز
[پنجشنبه 1397-01-30] [ 11:21:00 ق.ظ ]